۱ ۶برابر دریاچه ارومیه از آب های زیرزمینی محو شد

۱ ۶برابر دریاچه ارومیه از آب های زیرزمینی محو شد خشکشوئی آنلاین: «وقتی آب نباشد مردم آغاز به مهاجرت می کنند. مثلا فردی از یزد به اصفهان می رود، اما استان اصفهان ظرفیت اسکان دادن به کشاورز یزدی را ندارد و در نتیجه دعواها بین مردم به وجود می آید. الان این اتفاق در بعضی از نواحی ایران رخ داده است، سه یا چهار سال پیش من عکسهایی که از دعوای کشاورزان در یزد و اصفهان دیدم که موجب شد چند روز نخوابم.»



نیو صدر: ایران دیگر آبی در زیرزمین برای تخلیه ندارد؛ شاید این جمله به نظر شما یک شعار همیشگی درباره وضع خشکسالی در ایران باشد، اما مقاله ای که بتازگی انتشار یافته است، نشان داده که دیگر بی آبی ایران یک شعار غیرواقعی نیست.
بررسی های سه نفر از محققین ایرانی که بتازگی در مجله نیچر انتشار یافته است، نشان میدهد که حجم باورنکردنی ای از آب های زیرزمینی کشور از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ میلادی تخلیه شده است.
در قسمتی از مقاله علی ناظمی، استادیار دانشگاه کنکوردیا، سمانه اشرف، محقق دانشگاه مونترآل و امیرآقاکوچک، استاد تمام دانشگاه کالیفرنیا در ارواین در این زمینه آمده است: «ما تخمین زده ایم که در این بازه زمانی (سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵) ۷۴ کیلومتر مکعب از آب های زیرزمینی ایران تخلیه شده است، تاثیر این مساله با اضافه برداشت آب در ۷۷درصد مساحت ایران، افزایش شوری خاک در سراسر کشور و افزایش تعداد و شدت فرونشست های زمین در ایران دیده شده است.»
این یعنی حجمی حتی بزرگ تر از اندازه دریاچه ارومیه در ۱۴ سال از زیر زمین ایران بطور پنهان تخلیه شده است و حالا حتی نتایج این مساله در سرتاسر کشور معلوم است.
علی ناظمی نویسنده مسئول این مقاله، درباره معنای تخلیه این حجم از آب به خبرآنلاین می گوید: «اول ما این مقدار را با آمریکا و فلات مرکزی این کشور و مرکز کشاورزیشان در زمان خشکسالی شدید مقایسه کردیم و مشخص شد این اعداد خیلی در حال نزدیک شدن به شرایطی است که در منطقه ای دیگر مشکل ساز شده بود. اما بخاطر این که این شرایط برای مسئولان و مردم کشورمان معنا بدهد، معیارمان را دریاچه ارومیه گذاشتیم و با کمال تاسف مشخص شد که ۱.۶ برابر حجم آب دریاچه ارومیه، آن هم زمانی که دریاچه در بالاترین سطحش بود، ما آب های زیرزمینی را در ۱۴ سال تخلیه کردیم.»
خبر بدتر این که نتایج مقاله انتشار یافته که اطلاعات آن هم بر طبق آمار اعلام شده توسط وزارت نیروست، این مساله نشان داده شده است که این آب تخلیه شده حتی با بارندگی ها هم برنگشته است.
ناظمی توضیح می دهد: « بطور کلی آب پس از مصرف برمی گردد، نخستین کاری که بارش پیش از روان شدن می کند این است که وارد خاک می شود و در بسیاری از مناطق ایران، حدود ۴۰ تا ۵۰درصد این آب بارش می تواند وارد خاک بشود به سفره آب های زیرزمینی برسد، اما با تمام این حرف ها ۱.۶ برابر آب دریاچه ارومیه آب خوردیم و برنگشته است.»
از سویی بررسی های ناظمی و همکارانش نشان میدهد که عامل اصلی این اتفاق در ایران، نه خشکسالی ها بوده و نه تغییراقلیم، بلکه انسان دلیل این اتفاق است و حالا هم خودش باید به فکر راهکاری باشد، راهکاری که اصلا ساده نیست.
استادیار دانشگاه کنکوردیا می گوید: «کاش هیچوقت این حرف ها را نمی زدم اما متاسفانه این مسئله بسیار پیچیده شده و در هیاهوی سیاسی گم شده است. وقتی می خواهیم یک مسئله را ببینیم اول باید علم را جلویمان بگذاریم و بدون نگاه سیاسی دنبال راه حل بگردیم. این ها دیگر عدد و رقم هستند و ربطی به راست و چپ و بحث های سیاسی ندارد.»

مشروح گفت وگوی خبرآنلاین با علی ناظمی، استادیار دانشگاه، دانشگاه کنکوردیا، را اینجا بخوانید:
از مقاله تان بگویید، اصلا چه شد که تصمیم گرفتید میزان آب های زیرزمینی در ایران را مورد بررسی قرار بدهید؟
آب های سطحی چون دیده می شوند و پر شدن و خالی شدن دریاچه ها واضح است، دریافت شرایط آن برای مسئولین آسان تر است. در صورتیکه آب های زیرزمینی بخاطر خاصیت پنهانی که دارند، توسط مردم و مسئولین به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرند؛ البته ما مسائلی مثل خشکی چاه ها، قنات ها و نشست زمین را که ناشی از کمبود آب های زیرزمینی است، می دیدیم اما نمی دانستیم عمق مسئله چقدر است.
به همین دلیل از سه سال پیش این ایده به ما رسید که این وضعیت را بررسی نماییم، چون هیچ کسی ندیده بود که چقدر میزان آب های زیرزمینی در کشور کاهش پیدا کرده است، در صورتیکه مثلا برای دریاچه ارومیه اعداد وجود دارد. سنگ اولیه این کار آن زمان گذاشته شد و خانم دکتر اشرف اطلاعات این مساله را با زحمت جمع آوری کردند.
و چطور این اطلاعات را به دست آوردید؟
همه این اطلاعات در سایت وزارت نیرو وجود داشت، ولی متاسفانه بصورت مدون نبود. اما این کار سخت انجام شد و ما از اطلاعات رسمی وزارت نیرو برای ۴۷۲ زیر حوضه ایران، آمار مربوط به آب های زیرزمینی و موضوعات دیگر مثل آبی که به آب های زیرزمینی برگردانده می شود یا مولفه های اقلیمی مثل بارش و تبخیر را بررسی کردیم.
ما این کار را انجام دادیم تا مشخص شود که اصلا به چه دلیلی آب های زیرزمینی در ایران پایین رفته است، آیا این نشانه ای از تغییراقلیم است، بخاطر خشکسالی های هواشناسی این اتفاق رخ داده و یا عوامل «انسانی» عامل این مساله بوده است.
نتیجه این بررسی شما بسیار تکان دهنده بود و مشخص شد که از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵، ۷۴کیلومتر مترمکعب از آب های زیرزمینی را تخلیه کردیم. بطور کیفی تر این عدد چه معنایی می دهد؟
متاسفانه معین نیست که ظرفیت سفره های آب های زیرزمینی در ایران واقعا چقدر است، هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که این عدد را می داند تا من بگویم چند درصد از آب های زیرزمینی تخلیه شده است. اما ما می توانیم این میزان را با منابع آب سطحی مقایسه نماییم تا وضعیت آن مشخص شود.
برداشت ما از آبخوان ها الان کمتر شده است، اما نه بخاطر این که آب کمتری مصرف می نماییم، ما دیگر آبی نداریم تا برداشت نماییم. ما چاه هایمان بیشتر و عمیق تر شده اند و درصد بیشتری از آب آبخوان را می گیریم اما مقدارش کمتر شده است، چون آبخوان دیگر جان ندارد.
اول ما این مقدار را با آمریکا و فلات مرکزی این کشور و مرکز کشاورزیشان در زمان خشکسالی شدید مقایسه کردیم و مشخص شد این اعداد خیلی در حال نزدیک شدن به شرایطی است که در منطقه ای دیگر مشکل ساز شده بود. اما بخاطر این که این شرایط برای مسئولان و مردم کشورمان معنا بدهد، معیارمان را دریاچه ارومیه گذاشتیم و با کمال تاسف مشخص شد که ۱.۶ برابر حجم آب دریاچه ارومیه، آن هم زمانی که دریاچه در بالاترین سطحش بود، ما آب های زیرزمینی را در ۱۴ سال تخلیه کردیم.
این میزان آب اصلا برنگشته است. بطور کلی آب پس از مصرف برمی گردد، نخستین کاری که بارش پیش از روان شدن می کند این است که وارد خاک می شود و در بسیاری از مناطق ایران، حدود ۴۰ تا ۵۰درصد این آب بارش می تواند وارد خاک بشود به سفره آب های زیرزمینی برسد، اما با تمام این حرف ها ۱.۶ برابر آب دریاچه ارومیه آب خوردیم و برنگشته است.
تا حدی ما از این آب استفاده کردیم و آب خوان ها را تحت فشار قرار دادیم که دیگر آبخوان نمی تواند خودش را ترمیم کند. یعنی حتی اگر بارش هم بیشتر بشود، برخلاف ۱۵ سال پیش، حتی در یک سال پربارش، آب خوان به سرعت سابق نمی تواند خودش را احیا کند.

گفتید که عامل این برداشت عجیب و غریب آب در ایران را هم بررسی نموده اید، نتیجه چه بود؟
یک کار حساب ‎داری انجام دادیم که مشخص شود چقدر آب به زیرزمین رفته است و این میزان به چه شکلی خارج شده است و نتیجه گرفتیم عامل انسانی در این مساله خیلی نقش قوی داشته است. بعد هم یک تحلیل دیگر انجام دادیم و مشخص شد متاسفانه با توجه به این که خشکسالی و تغییراقلیم محرک این مشکل در ایران است، اما بیشتر مسئولیت تقصیر ما انسان هاست.
دردی دیگری که وجود دارد این است که برداشت ما از آبخوان ها الان کمتر شده است، اما نه بخاطر این که آب کمتری مصرف می نماییم، ما دیگر آبی نداریم تا برداشت نماییم. چاه هایمان بیشتر و عمیق تر شده اند و درصد بیشتری از آب آبخوان را می گیریم اما مقدارش کمتر شده است، چون آبخوان دیگر جان ندارد.
یعنی دیگر آبی برای برداشت وجود ندارد؟
دقیقا، مثل فردی که خونی نداشته باشد و ما بخواهیم از او خون بگیریم.
آقای دکتر ناظمی بطور جزئی تر کدام عوامل انسانی در تخلیه آب های زیرزمینی ایران نقش داشته است؟
اگر بخواهیم بطور مستقیم صحبت نماییم، عامل چاه هایی هستند که برای برداشت های آب زیرزمینی به وجود آمده است. در همین بررسی ما نشان دادیم که تعداد چاه ها در کشور به شدت زیاد شده است.
تازه این ها چاه هایی هستند که وزارت نیرو به آنها شناسنامه داده است، ما دو تا سه برابر این تعداد چاه بدون مجوز داریم که نشان میدهد مسئله بدتر از این هاست. ما فقط با چاه های وزارت نیرو این ها را اندازه گیری کردیم، اگر می خواستیم چاه های بدون مجوز کشور را هم بررسی نماییم احیانا میزان آبی که تخلیه شده بیشتر از این هم می شد. نتیجه فعلی را ما فقط از داده های رسمی استخراج کرده ایم.
راه حل این کار برای بلندمدت است، مسائلی مثل خشکسالی خزنده هستند و در نتیجه یک پروسه به وجود آمده اند. ما برای ۳۰ سال فقط چاه ساختیم، آب را انتقال دادیم، سد ساختیم و وقت نگذاشتیم زیرساخت های کشاورزی را درست نماییم. برای این مشکلات به یک پروژه ۱۰ یا شاید ۲۰ ساله نیازمندیم.

این موضوع تا حالا چه پیامدهایی برای ما داشته است؟
اگر آب خوان واقعا آبی نداشته باشد، درصد شوری خاک بیشتر می شود. ما از داده های خود وزارت نیرو استفاده کردیم و مشخص شد که در تمام ایران زمین در حال نمکی تر شدن است. همبستگی های آماری هم نشان داد که با کمال تاسف، این نمکی شدن بخاطر برداشت های انسانی آب است.
همچنین متاسفانه و متاسفانه این مساله موجب نشست زمین شده است، نشست زمین مقدار ظرفیت آبخوان را کم می کند؛ مثل وقتی که ارتفاع یک سطل کمتر شود و آب کمتری بگیرد. همین طور این جلسه زمین به ویژه در جایی مثل دریاچه نمک تهران فقط درد کشاورزی و آب نیست، در جایی این اتفاق رخ داده است که کارهای زلزله خیزی شدیدی وجود دارد، اگر زلزله رخ بدهد و پایداری خاک نباشد و خطر رانش زمین وجود داشته باشد، این جلسه زمین می تواند اثرات آن زلزله و اتفاق ناخوشآیند را به شدت بیشتر کند.
گفتید که آب های مصرف شده هم بارش باران به زیرزمین برنگشتند، از سمتی با چنین خطراتی روبرو می باشیم. براین اساس راه حل چیست؟ چه کاری می توانیم انجام دهیم؟
کاش هیچوقت این حرف ها را نمی زدم اما متاسفانه این مسئله بسیار پیچیده شده و در هیاهوی سیاسی گم شده است. وقتی می خواهیم یک مسئله را ببینیم اول باید علم را جلویمان بگذاریم و بدون نگاه سیاسی دنبال راه حل بگردیم. این ها دیگر عدد و رقم هستند و ربطی به راست و چپ و بحث های سیاسی ندارد.
این کشور ماست و رئیس جمهورش هرکسی باشد باید پایه های آن محکم باشد، حالا هرکه در قدرت باشد فرقی ندارد. پایه های صندلی محیط زیست کشور ما لق شده و بهتر است جای دعوا سر صندلی دستشان در دست هم بگذارند این مشکلات را حل کنند.
راه حل این کار برای بلندمدت است، مسائلی مثل خشکسالی خزنده هستند و در نتیجه یک پروسه به وجود آمده اند. ما برای ۳۰ سال فقط چاه ساختیم، آب را انتقال دادیم، سد ساختیم و وقت نگذاشتیم زیرساخت های کشاورزی را درست نماییم. برای این مشکلات به یک پروژه ۱۰ یا شاید ۲۰ ساله نیازمندیم.
راهکار کوتاه مدتمان چیست؟
به نظر من، هم دولت و هم کشاورزان باید کارهایی انجام بدهند تا حداقل این بیمار رو به احتضار الان نمیرد.
در کشور ما که با یک اقدام یک نفر در فضای مجازی سریع فرد را پیدا می کنند، چطور ممکنست مسئولان ندانند چاه های بدون مجوز کشور کجاست؟ و چطور نمی توانند درب این چاه ها را ببندند؟ نخستین کاری که می توانند انجام بدهند بستن چاه های بدون مجوز در کشور است.
دولت و کشاورزان چه فعالیتی می توانند انجام بدهند؟
واقعا باید با کشاورزان صحبت بشود، البته با این شرایط و ناامیدی موجود از دولت فکر نمی کنم که مسئولان بتوانند با کشاورزان صحبت کنند. بنا بر این یک حرکت خودرو باید انجام بشود و مثلا من استاد دانشگاه، من مهندس و... از فضای امنش خارج بشود و با کشاورز و هم وطنش صحبت کند تا آنها آموزش ببینند.
شاید دانشگاه های ما باید یک دوره هایی بگذارند و کشاورزان را با مسئله خشکسالی آشنا کنند، چونکه این مسئله امروز و فردای کشورمان نیست. در بهترین شرایط بدون در نظر گرفتن مسئله تغییراقلیم حل این مسئله ۱۰ تا ۲۰ سال یا خیلی بیشتر زمان می برد، چونکه میلیون ها سال طول کشیده است که آب خوان های ما پر شوند و این آب دو روزه هم برنمی گردد.
همچنین باید این فضا را ایجاد نماییم که اگر ضرری وجود دارد و مثلا مقرر است کشاورزی ضرر کند، همه باید به یک اندازه ضرر نماییم.
چند روز پیش من در حال صحبت با یک کشاورزی در ایران بودم، می گفت چاهی که ۹۰متر عمق داشته تا به آب برسد الان پس از این که ۱۲۰متر پایین رفته به آب نرسیده است! این روند تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند؟ من فکر می کنم که دیگر زنگ خطر به صدا درآمده است.
چنین چیزی چطور ممکن است؟ کشورهای دیگر چطور این راه حل را اجرائی می کنند؟
اتفاقا ما همین تجربه را در آلبرتای کانادا داشتیم، این منطقه نیمه خشک، قطب کشاورزی کاناداست و به یکی از «سبدهای نان دنیا» مشهور است. حتی بر طبق یکی از نظریه ها می گویند جنگ سوریه بخاطر خشکسالی در اینجا مرتبط است؛ پس از خشکسالی در آلبرتا امکان صادرات گندم به خاورمیانه وجود نداشت و خود خاورمیانه هم درگیر خشکسالی شد و مردم از درد نان، جنگ داخلی راه انداختند. مقالاتی هم درباره ارتباط خشکسالی کانادا و جنگ سوریه انتشار یافته است.
به هر حال، زمانی که در کانادا خشکسالی شد، مسئول مدیریت این اتفاق یک مهندس بود و اتفاقا من خودم هم این فرصت را پیدا کردم تا با او صحبت کنم. این فرد اظهار داشت که اگر مقرر است گشنه و فقیر بمانیم، همه باید به یک اندازه لطمه ببینیم و دیگر بحث غنی و فقیر نباشد. اگر من مقرر است ضرر کنم، همسایه من هم باید به همان میزان ضرر کند. در نتیجه این فرد، کمبود را برای همه پخش کرد و کسی فکر نکرد که سرش کلاه رفته است. بنا بر این مردم همبسته شدند و دست در دست هم آب را تقسیم کردند.
به نظر شما این کار در ایران هم شدنی است؟
من چندین سال است که در ایران نبودم و نمی دانم که چنین چیزی در ایران شدنی ست یا نه، نمی‎ دانم که مردم واقعا می توانند به هم اعتماد کنند و کشاورز می تواند دستش در دست کشاورز دیگری بگذارد یا مدیران منطقه ای آب این شجاعت را دارند که این آب را برای همه بصورت یکسان تقسیم کنند.
اگر مقرر است ضرر نماییم، این اتفاق باید برای همه به شکل مساوی رخ بدهد. این یکی از راهکارهای کوتاه مدت است.
بعد از آن باید یک گفتمان ملی ایجاد بشود. مسئله اصلی ایران سیاست و اقتصاد نیست، ما در حال ویرانی این خانه هستیم، این کشور پس از ده ها هزار سال به ما رسیده است، جواب نسل آینده را چه کسی خواهد داد؟
در نهایت فرزندان خودمان باید از این خاک استفاده کنند و بدون وجود هوای این خاک، همه با هم غرق می شویم. پس دوست دارم که این اتفاق منجر به این شود که شاید همگی سر یک میز بنشینیم و باهم صحبت نماییم.
در صورتی که این راه حل اجرائی نشوند، مرگ این بیمار در کشور ما چه پیامدهایی می تواند داشته باشد؟
کشوری که آب نداشته باشد دیگر کشور نیست. بدون آب چه کار می توانند انجام بدهند؟
چقدر به این مساله که به مفهوم واقعی کلمه آب نداشته باشیم نزدیکیم؟
چند روز پیش من در حال صحبت با یک کشاورزی در ایران بودم، می گفت چاهی که ۹۰متر عمق داشته تا به آب برسد الان پس از این که ۱۲۰متر پایین رفته به آب نرسیده است! این روند تا کجا می خواهد ادامه پیدا کند؟ من فکر می کنم که دیگر زنگ خطر به صدا درآمده است.
وقتی آب نباشد مردم آغاز به مهاجرت می کنند. مثلا فردی از یزد به اصفهان می رود، اما استان اصفهان ظرفیت اسکان دادن به کشاورز یزدی را ندارد و در نتیجه دعواها بین مردم به وجود می آید. الان این اتفاق در بعضی از نواحی ایران رخ داده است، سه یا چهار سال پیش من عکسهایی که از دعوای کشاورزان در یزد و اصفهان دیدم که موجب شد چند روز نخوابم.
اگر این ماجرا تشدید شود و تناوبش بالا برود، این اتفاقات رخ می دهد. مردم و همه موجودات زمان ترس، آغاز به دعوا می کنند. وقتی هم مردم از وضعیت اقتصادی، آبی و غذایی خود اطمینان نداشته باشند، کارهای غیرانسانی انجام می دهند، من واقعا نمی خواهم به این بخش از ماجرا فکر کنم.
این مقاله شما درباره آب های زیرزمینی هم زنگ خطری در همین رابطه است؟
هم خانم اشرف و هم آقای دکتر آقاکوچک و هم من، مقالات این چنینی زیادی نوشته ایم و برای آنها یک ریال پول هم نگرفته ایم. ما بدون بودجه و پول وقتمان را گذاشتیم یا گاهی اینجا یک پروژه ای گرفتیم و قسمتی از آنرا صرف این مطالعاتمان انجام دادیم. این کار را هم بدون هیچ چشمداشتی انجام دادیم، این ها به کشوری که از آن بیرون آمدیم، ادای دینی است.
امیدوارم این تحقیق به درد مردم ایران بخورد و این واقعا یک نهیبی به مسئولان باشد تا یک مقداری این بساط را جمع کنند. این شرایط به حد بدی رسیده است، اما ما مسائل اصلی کشور را فراموش کرده ایم. در نهایت فرزندان خودمان باید از این خاک استفاده کنند و بدون وجود هوای این خاک، همه با هم غرق می شویم. پس دوست دارم که این اتفاق منجر به این شود که شاید همگی سر یک میز بنشینیم و باهم صحبت نماییم.

۴۷۲۳۷


منبع:

1400/02/13
10:42:27
0.0 / 5
820
تگهای خبر: آب , آموزش , اقتصاد , باران
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۴
خشک شوئی آنلاین

laundrybox.ir - حقوق مادی و معنوی سایت خشكشوئی آنلاین محفوظ است

خشكشوئی آنلاین

سفارش خشکشویی آنلاین