مشکل با اخراج معلم قائمشهری حل می شود؟

مشکل با اخراج معلم قائمشهری حل می شود؟ به گزارش خشکشوئی آنلاین، انتشار یک ویدیو از کلاس درس ابتدایی معلم قائمشهری موجی از واکنش ها را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به راه انداخت. از نقدها به کار و روش این خانم معلم تا محتوای مبتذل و نامناسب این آهنگ برای دانش آموزان. اما چرا باید چنین اتفاقی از جانب یک معلم مدرسه بیفتد؟


ایسناپلاس: استفاده ابزاری از کودکان در رسانه های اجتماعی دیگر مبحث جدیدی در کشور ما نیست. سال هاست روانشناسان و کارشناسان فضای مجازی و کودکان اخطار می دهند که حتی والدین کودکان حق استفاده از عکس و ویدیو از کودکان خود در فضای مجازی به منظور جذب مخاطب ندارند و حتی بهتر است تصاویری از کودکانشان منتشر کنند که چهره آنها چندان مشخص نباشد. این در حالیست که بارها و بارها شاهد صفحاتی بوده ایم که مادران حتی از بدو تولد با کودکان خود ویدیو تولید می کردند و حتی آنها را برای تبلیغات به کار می گرفتند. این مورد در سالهای اخیر در رسانه های کشور به قدری پررنگ شد که عبارت «کودکان کار مجازی» تبدیل به یکی عبارات مهم در صدمه شناسی های حوزه کودک شد.
صدمه ای که خوشبختانه در چندماه اخیر با ورود برخی نهادهای نظارتی مانند پلیس فتا کمی کنترل شده تر پیش می رود. بگونه ای که در ابتدای سال جاری ویدیوی دو دختر و پسر نوجوان اینستاگرامی با واکنش پلیس فتا مواجه گردید و بحث جرایم در ارتباط با استفاده ابزاری از کودکان در فضای مجازی را این دفعه به شکل جدی تری به میان آورد.
همینطور پلیس فتا در اقدامی صفحات برخی مادران فعال در اینستاگرام که محتوای آنها از راه کودکانشان مجرمانه و شامل بهره کشی بود از اختیارشان در آورد و به جای آن پست هایی در مخالفات با این سبک زندگی منتشر نمود. اقدامی که هرچند دیر انجام شد. اما می تواند روند رشد و الگوسازی این مادران را متوقف نماید و حتی شاید جلوی رشد قارچ گونه این قبیل مادران را در شبکه اجتماعی تا حدی کم کند.
آیا معلم قائم شهری مجرم است؟
طبق بندهای صریح قانون پشتیبانی از کودکان و نوجوان مصوبه ۲۳/۰۲/۹۹ ویدیوی تولید و انتشار یافته از معلم قائم شهری یک اقدام مجرمانه است.
در بندهای ۶ تا ۹ ماده ۱۰ این قانون آمده است:
- ۶در دسترس قراردادن یا عرضه محتوا یا اثر مستهجن یا مبتذل به طفل یا نوجوان به یک یا چند مجازات درجه هشت قانون مجازات اسلامی؛
۷- استفاده از طفل و نوجوان برای تهیه، تولید، توزیع، تکثیر، نمایش، فروش و نگهداری آثار سمعی و بصری مستهجن یا مبتذل، حسب مورد به میانگین حداقل و حداکثر تا حداکثر مجازات مقرر در قانون مربوط؛
۸- واردات، صادرات، تکثیر، انتشار، عرضه، معامله یا بارگذاری محتوا یا اثر مستهجن یا مبتذل که در آنها از اطفال و نوجوانان بهرهگیری شده و یا حمل و نگهداری آنها به یکی از مجازاتهای درجه شش قانون مجازات اسلامی؛
۹- برقراری ارتباط با طفل و نوجوان در فضای مجازی به منظور هرگونه آزار جنسی یا ارتباط جنسی نامشروع به یکی از مجازاتهای درجه شش قانون مجازات اسلامی.
چرا ماجرای معلم قائم شهری به وجود آمد؟
در چندسال گذشته پخش آهنگ های ویروسی شده در رسانه های اجتماعی تبدیل به یکی از رفتارهای ساده اما خطرناک برخی جمع های نوجوانانه شد. در فیلمهای انتشار یافته از کودکان و نوجوانان بارها دیده ایم بچه ها درحال همخوانی برخی آهنگ های مبتذل و به اصطلاح هیت شده هستند و تصمیم دارند آنرا برای آن خواننده بفرستند. این مورد گاهی پا را فراتر گذاشت و در اقدام هایی باور نکردنی بعضی از دانش آموزان با فرم و روپوش مدرسه بعضی از این آهنگ ها را سر صف همخوانی کردند و یا در بعضی مهدکودک ها بعنوان آهنگی برای ورزش و رقص کودکان از آن استفاده کردند.
اتفاقی که نوعی شوک فرهنگی بود اما اقداماتی برای آن صورت نگرفت و مبحث بیشتر از نقد و محکومیت کلامی پیش نرفت و حالا بنظر می رسد در جهت همان ماجرا پخش چنین آهنگی در کلاس درس یک خانم معلم عجیب به نظر نرسد بلکه ادامه مسیر همان همخوانی آهنگ هایی نظیر «جنتلمنه» ساسی مانکن باشد.
در ادامه این ماجرا خوی بلاگری و فرهنگ بلاگرپروری در سالهای قبل سبب شده خیلی از صاحبان مشاغل، از آبدارچی تا معلم و کارمند و... تلاش کنند برای جذب مخاطب بیشتر رفتاری متفاوت از خود در شبکه اجتماعی نشان دهند. این تفاوت گاهی برای سایر هم صنف ها مثبت و گاهی مثل ماجرای معلم قائم شهری منفی خواهد بود.


چرا معلم و کادر مدرسه قائم شهری متوجه بدی ماجرا نبوده اند؟
آنچه مسلم است نه معلم قائمشهری، نه کودکان کلاس درس و نه حتی والدین آنها که احیانا همگی اکانت اینستاگرامی معلم فرزندانشان را داشته اند و نه حتی کادر مدرسه متوجه قبح و بدی این ماجرا نبوده اند. بی اطلاعی یک معلم جوان از قوانین حقوق کودکان و حتی درک وی از محتوای نامناسب موسیقی استفاده شده در کلاس درسش نشان داده است علت این معلول جایی فراتر از کلاس درس و حتی آن مدرسه است. باآنکه معلم دارد به نشانه تاسف در ویدیوی انتشار یافته سرتکان می دهد اما این تاسف همراه با ضبط فیلم بیشتر شبیه یک اقدام نمایشی است تا یک تاسف معلمانه.
معلم و مدرسه قائم شهری نخستین متخلفان رفتارهای نامناسب با کودکان به لحاظ فرهنگی نیستند. آخرین هم نخواهند بود. مشکل فرایند آموزشی معلم هاست که تعدد نمونه های مشابه هم نشان داده است چیزی در مورد حقوق کودکان نه تنها به والدین آموزش داده نشده بلکه حتی معلمان مدارس هم از این مورد بی خبرند و مسئولین آموزش و پرورشی باید چاره ای برای این مورد بیندیشند. سواد رسانه ای حالا چیزی فراتر از سواد اینترنت و کامپیوتر است و اینطور که پیداست باید آموزش های ضمن خدمت ادامه داری همراه با قوانین جدید که هرساله امکان دارد اضافه و یا گرفتار تغییراتی شوند به معلمان و کادر آموزشی مدرسه داده شود. مثل قانون پشتیبانی از کودکان و نوجوانان که برای پیشگیری از بهره کشی از کودکان و نوجوانان در خردادماه 99 تنظیم شد و نیازمند توضیح، تفسیر و مثال مصادیق است.
چرا معلم قائمشهری این شیوه را انتخاب کرد؟
شکایت از فضای خشک آموزشی در مدارس گله همه کسانی است که ۱۲سال پشت میز و نیمکت های مدرسه نشسته اند و حتی برخی به آن مدل پادگانی می گویند. شکستن این فضای خشک و بسته در مدارس کشور بخصوص در مراکز دولتی که حتی مساحت کلاسش به نسبت تعداد دانش آموزان مناسب نمی باشد، سبب می شود برخی معلمان تصمیم بگیرند برای شکستن این فضا از مدلهای مختلف دیگری برای تدریس بهره گیرند. مدلی که رابطه عمودی معلم- دانش آموزی را حتی بشکند و معلم را به جای یک آموزش دهنده صرف تبدیل به یک همراه آموزشی و حتی همبازی و دوست برای بچه ها کند. برگزاری کلاس درس در حیاط مدرسه و یا حتی تغییر چینش میز و نیمکت کلاس همچون رفتارهایی بوده که سالهای اخیر از بعضی معلمان برای تغییر فضای خشک و جدی مدرسه دیده ایم. دیگر ویدئوهای انتشار یافته از معلم قائمشهری فارغ از درست و غلط بودن آنها نشان داده است این معلم جوان هم تلاش بر طراوت بیشتر در کلاس های درسی اش داشته است و دوست داشته است معلم بهتری برای دانش آموزانش باشد. حال این که چقدر بعضی از آنها درست یا غلط بوده سوالی است که متخصصین آموزشی باید به آن پاسخ بدهند.
اما نکته نهفته در این ویدئوها خلاء طرح درس و شیوه های آموزشی برای معلمان است و اگر معلمی بخواهد تغییری در جهت شادی کلاسش انجام بدهد همه بار خلاقیت به دوش خود اوست. نبود آهنگ و موسیقی های آموزشی برای کلاس های درس، عدم طراحی بازی های عملی برای برگزاری کلاس های درس سبب شده که بعضی از معلمان در ابتکاراتشان برای شکستن این فضا گرفتار اشتباه شوند. معلم هایی که نخواهند به شیوه سنتی چندصدساله و با ادبیات و شیوه «از جلو نظام» و صف های طویل دانش آموزانشان وارد کلاس شوند.
آیا معلم قائمشهری باید اخراج شود؟
چندی پس از انتشار ویدیوی کلاس درس معلم قائم شهری و همخوانی آنها با آهنگ نامناسب؛ از آموزش وپرورش استان مازندران خبر رسید که این معلم مدرسه اخراج و احیانا این مدرسه ابتدایی لغو مجوز خواهد شد. خبری که بلافاصله همپای ویدیوی اصلی دست به دست شد و باردیگر موجی از واکنش های موافق و مخالف را به همراه داشت.
آنچه که مسلم است اشتباه معلم قائمشهری در رفتار خود با دانش آموزان است. پخش آهنگ و حتی همراهی معلم با محتوای مبتذل بطور قطع چارچوب های اخلاقی یک دانش آموز را گرفتار اشکال می کند چون او بابت گوش دادن و حتی حفظ و همخوانی یک آهنگ با محتوای نامناسب از معلم کلاس درس خود تایید گرفته است و همین مجوزی بر محتواهای نامناسب دیگری که احیانا در آینده منتشر خواهد شد و در پلی فهرست او قرار خواهد گرفت.
اما آیا کسانی که از روی دلسوزی حکم به اخراج این معلم داده اند و حتی پا را فراتر گذاشتند از لغو مجوز مدرسه حرف زدند به آوارگی این دانش آموزان و بلاتکلیفی آنها در ایام پایانی سال فکر کرده اند؟ آیا اخراج معلم قائمشهری که به هر علتی ولو غلط توانسته بود همراهی دانش آموزانش را داشته باشد به سلامت روح و روان آنان ضربه نخواهد زد؟ آیا این دانش آموزان را متوجه اشتباه صورت گرفته می کند؟ اثراث آموزشی مثبت این اخراج و این لغو مجوز چه خواهد بود؟
این ها همه سوالاتی ست که مسؤلان آموزش و پرورشی و حتی کسانی که موافق حکم صادر شده بودند باید به آن جواب منطقی و عقلانی بدهند.





منبع:

1401/11/28
13:17:03
0.0 / 5
535
تگهای خبر: آب , آموزش , پلیس , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۵ بعلاوه ۴
خشک شوئی آنلاین

laundrybox.ir - حقوق مادی و معنوی سایت خشكشوئی آنلاین محفوظ است

خشكشوئی آنلاین

سفارش خشکشویی آنلاین