فرگشت دریاچه ارومیه پمپاژ آب، قاتل خاموش بزرگ ترین دریاچه شور ایران
به گزارش خشکشوئی آنلاین، استاد پژوهشکده بین المللی زلزله شناسی به خبرآنلاین می گوید: «از عوامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه، گسترش کشاورزی است. زمینهای آبیاری شده در حوضه از ۱۵۰ هزار هکتار در سال ۱۳۵۸ به بیشتر از ۶۰۰ هزار هکتار در سال ۱۴۰۱ بالا رفته است. ساخت تقریبا ۷۰ سد برای پشتیبانی از آبیاری و تولید برق به صورت قابل ملاحظه ای جریان طبیعی ورودی را کاهش داده است. تخلیه آب های زیرزمینی با بیشتر از ۷۳۰۰۰ چاه (که خیلی از آنها غیرقانونی هستند) سطح آب را پایین آورده و جریان پایه به دریاچه را کاهش داده اند.»
الهه جعفرزاده: دریاچه ارومیه، یکی از بزرگ ترین دریاچه های شور جهان، در قرن اخیر از یک اکوسیستم تاب آور به نمادی از بحران زیست محیطی تبدیل گشته است. دکتر مهدی زارع، استاد پژوهشکده بین المللی زلزله شناسی، در تحلیلی دقیق، تاریخچه هیدرواقلیمی این دریاچه را از هولوسن تا دوران مدرن بررسی می کند و تاکید دارد که خشک شدن فعلی، بر خلاف نوسانات طبیعی گذشته، عمدتا ناشی از فعالیتهای انسانی، بخصوص پمپاژ بی رویه آب های زیرزمینی است.
او در گفتگو با خبرآنلاین اخطار می دهد که برداشت سالانه آب های زیرزمینی بالاتر از چهار برابر حجم فعلی دریاچه است و بدون توقف این پمپاژ، احیای پایدار نا ممکن خواهد بود. این گزارش، با استناد به سخنان زارع، فرگشت دریاچه ارومیه، عوامل انسانی، و چالش های احیا را کاوش می کند.
زارع - زلزله شناس تاریخچه هیدرواقلیمی دریاچه ارومیه در هولوسن
ارع با اشاره به نوسانات طبیعی دریاچه در هزاران سال گذشته، عنوان می کند: «تاریخچه هیدرواقلیمی دریاچه ارومیه، گذار پیچیده ای را از یک سیستم طبیعی تاب آور و نوسانی در هولوسن -عهد حاضر زمین شناختی- به یک وضعیت بشدت خشک در دوران مدرن -امروزی نشان میدهد. بااینکه این دریاچه طی ۱۱۰۰۰ سال قبل از خشکسالی های شدید جان سالم به در برده است، اما خشک شدن فعلی از نظر سرعت و چالش های بازسازی بی نظیر است. تاریخچه اقلیم هولوسن بازسازی های دیرینه اقلیمی از هسته های رسوبی و تراس های دریاچه ای نشان میدهد که دریاچه ارومیه از ابتدای هولوسن -۱۱۷۰۰ سال پیش- چندین چرخه مرطوب و خشک قابل توجه را پشت سر گذاشته است.»
او ادامه می دهد: «در هولوسن اولیه (۱۱۷۰۰ تا ۸۰۰۰ سال پیش) بعد از یک دوره خیلی خشک در طول دوره خشکی جوان تر، هولوسن اولیه شاهد افزایش تدریجی بارش بود. میانگین بارش سالانه بازسازی شده نشان میدهد که الگوی بارش «امروزی» تقریبا ۸۰۰۰ سال پیش به وجود آمده است. در هولوسن میانی (۸۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش) شرایط نسبتاً مرطوب و گرم تر بود. شواهد وجود جنگل های بلوط گسترده در ارتفاعات اطراف زاگرس و آذربایجان، سطح بالاتر دریاچه و شوری کمتر را نشان میدهد. در هولوسن پسین (۴۰۰۰ سال قبل تاکنون) اقلیم بسمت خشکی و قاره ای شدن بیشتر گرایش پیدا کرد. ناهنجاری اقلیمی قرون وسطی حدود ۱۱۰۰ تا ۸۰۰ سال قبل منطقه شرایط گرم تری را تجربه نمود که سبب تبخیر قابل توجه شد و منجر به کاهش سطح آب و قرار گرفتن در معرض پهنه های گلی شور شد. عصر یخبندان کوچک بین ۴۵۰ تا ۱۵۰ سال قبل با حساسیت مغناطیسی بالاتر در رسوبات نشان دهنده برگشت به سطح بالاتر دریاچه و دمای پایین تر است.»
خشک شدن مدرن و عوامل انسانی/ کشاورزی، دلیل اصلی خشکیدن دریاچه
ارع خشک شدن اخیر دریاچه ارومیه را عمدتا ناشی از فعالیتهای انسانی می داند: «خشک شدن امروزی - اخیر (پس از ۱۹۹۵) خشک شدن اخیر دریاچه ارومیه با نوسانات هولوسن متمایز است؛ چونکه عمدتا ناشی از فعالیتهای انسانی است تا صرفا هواشناختی.
نقطه عطف ۱۹۹۵ با تحلیل و بررسی آماری یک تغییر فاجعه بار است. در حالیکه میزان بارش تقریبا ۲۱ درصد کم شد، همزمان جریان ورودی به دریاچه بالاتر از ۵۰ درصد کم شد. این دریاچه از اواسط دهه ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۵ تقریبا ۹۰ درصد از مساحت و ۹۵ درصد از حجم دریاچه از دست رفت.»
این کارشناس تاکید می کند: «از عوامل اصلی خشک شدن دریاچه، گسترش کشاورزی است. زمینهای آبیاری شده در حوضه از ۱۵۰ هزار هکتار در سال ۱۳۵۸ به بیشتر از ۶۰۰ هزار هکتار در سال ۱۴۰۱ افزایش پیدا کرده است. ساخت تقریبا ۷۰ سد برای پشتیبانی از آبیاری و تولید برق به صورت شایان توجهی جریان طبیعی ورودی را کاهش داده است. تخلیه آب های زیرزمینی با بالاتر از ۷۳۰۰۰ چاه (که خیلی از آنها غیرقانونی هستند) سطح آب را پایین آورده و جریان پایه به دریاچه را کاهش داده اند. تغییرات اقلیمی با افزایش دما (تقریباً ۱.۴+ درجه سانتیگراد از سال ۱۳۷۶) سرعت تبخیر را افزایش داده و کسری آب را تشدید کرده است. گذرگاه ۱۵ کیلومتری (تکمیل شده در سال ۱۳۸۶ش) دریاچه را به دو قسمت تقسیم کرده و گردش طبیعی آب و توزیع رسوبات را مختل کرده است.»
پیامدهای محیط زیستی خشک شدن دریاچه
زارع به بحران های ناشی از خشک شدن، همچون طوفان های گرد و غبار، اشاره می کند: «پیامدهای محیط زیستی هم مطرحند. خشک شدن، بستر دریاچه را به منبع اصلی طوفان های نمک و گرد و غبار تبدیل نموده است. این آئروسل ها، حاوی نمک و فلزات سنگین، خطرات جدی برای سلامتی میلیونها نفر از ساکنان این حوضه ایجاد می کنند و آغاز به شور کردن زمینهای کشاورزی اطراف کرده اند و یک حلقه بازخوردی از خسارات محیط زیستی و اقتصادی به وجود آورده اند.»
تلاش های احیا و چالش های باقی مانده/ هدف اصلی پروژه های مهندسی بزرگ چیست؟
زارع ضمن بررسی پروژه های احیا، بر ناکافی بودن آنها بدون کاهش مصرف کشاورزی تاکید می کند و می گوید: «احیای دریاچه ارومیه شامل پروژه های مهندسی و همکاریهای بین المللی هم هست. بااینکه موفقیتهای موقتی حاصل شده است، اما وضعیت دریاچه در سالهای ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ همچنان بحرانی است. برنامه احیای دریاچه ارومیه که در سال ۱۳۹۲ شروع شده، بر سه چاره مهندسی «سخت» و چندین راهبرد مدیریتی «نرم» تمرکز دارد.
هدف اصلی پروژه های مهندسی بزرگ تامین «حق آبه» ثابت برای دریاچه است. انتقال آب رودخانه زاب با تونل که از بهمن ۱۴۰۱ اجرائی شده یک تونل ۳۶ کیلومتری آب را از سد کانی سیب در حوضه رودخانه زاب کوچک به دریاچه منتقل می کند. این تونل برای انتقال تقریبا ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب سالانه طراحی شده است. البته این حجم آب خیلی کمتر از ۳.۱ میلیارد متر مکعب مورد نیاز سالانه برای پایداری اکولوژیکی است. تصفیه و انتقال فاضلاب در حال انجام می باشد. بازیابی فاضلاب شهری از شهر های بزرگ اطراف مانند تبریز با یک خط لوله اختصاصی از تصفیه خانه تبریز با هدف انتقال ۱۲۱ میلیون متر مکعب اضافی در سال تولید شده است. تا سال ۱۴۰۳، بخش های قابل توجهی از این آب تصفیه شده با موفقیت به دریاچه رسید. در پروژه سد سیلوه و چپرآباد فازهای اخیراً تکمیل شده این پروژه ها آب را از سد سیلوه از راه سیستم کانال چپرآباد منحرف می کنند تا حوضه جنوبی دریاچه را تغذیه کنند.»
او ادامه می دهد: «مدیریت "نرم" و تلاشهای بین المللی از سال ۱۴۰۳ تمرکز بسمت ریشه های کشاورزی بحران تغییر داده است. پروژه ژاپن-UNDP (۲۰۲۴-۲۰۲۸) مرحله جدیدی از "پروژه صیانت از تالاب های ایران" کردند. با این ابتکار، هدف آن است که کشاورزی پایدار در بالاتر از ۲۰۰ روستا با آبیاری مدرن و معیشت های جایگزین، مصرف آب را ۲۵ تا ۳۰ درصد کم کند. لایروبی شاخه های رودخانه برای اطمینان از این که سیلاب های ناگهانی و آب های رها شده از سدها به جای تبخیر در کانال های مسدود شده، واقعا به دریاچه می رسند، بالاتر از ۱۰۰ کیلومتر از بستر رودخانه ها (از جمله سیمینه رود و گدارچای) لایروبی و به هم متصل شده اند.»
وضعیت بحرانی دریاچه در سال ۱۴۰۴/ بخش عظیمی از دریاچه به «انباشت نمکی» تبدیل شده
استاد پژوهشکده بین المللی زلزله شناسی، وضعیت فعلی دریاچه را «بحرانی» توصیف می کند و اخطار می دهد: «در سال ۱۴۰۴ با وجود این تلاش ها، سلامت دریاچه برمبنای بارش های فصلی بشدت در نوسان است. سطح دریاچه به حدود ۵۸۱ کیلومتر مربع (کم ترین سطح بحرانی) حجم آب به حدود ۰.۵ میلیارد متر مکعب و شوری ۳۰۰-۴۰۰ گرم در لیتر (نزدیک به اشباع) رسید. تصاویر ماهواره ای در آذر ۱۴۰۴ نشان دادند که بخش های بزرگی از دریاچه به "انباشت نمکی" تبدیل گشته است.»
اثر پمپاژ آب های زیرزمینی بر خشک شدن دریاچه
مهدی زارع پمپاژ بی رویه را عامل اصلی قطع ارتباط هیدرولیکی دریاچه با سفره های زیرزمینی می داند و متذکر می شود: «بدون کاهش ۴۰ درصدی در مصرف آب کشاورزی منطقه ای، انتقال های مهندسی فقط بعنوان "مراقبت های تسکینی" عمل می کنند تا یک درمان. احیا از نظر فنی امکانپذیر است، اما احتیاج به یک انتخاب حاکمیتی دشوار دارد: اولویت دادن به دریاچه بر گسترش کشاورزی. هم اکنون، بالاتر از ۷۳۰۰۰ چاه در این حوضه همچنان آب های زیرزمینی را که در غیر این صورت به صورت طبیعی به دریاچه نفوذ می کردند، تخلیه می کنند. برداشت سالانه آب های زیرزمینی در حوضه دریاچه ارومیه بین ۱.۲ تا ۲.۲۶ میلیارد متر مکعب تخمین زده می شود.
بنابراین برمبنای وضع آب در ۱۴۰۴ در دریاچه ارومیه انسان ها هر ساله تقریبا چهار برابر بیشتر از آن چه اکنون در خود دریاچه وجود دارد، از زمین برداشت می کنند. حفر و بهره برداری از چاه ها عملا ارتباط هیدرولیکی بین سفره های آب اطراف و دریاچه را قطع کرده است. چاه های قانونی حدود ۴۰۰۰۰ تا ۴۵۰۰۰ عمدتا برای آبیاری و برخی مصارف صنعتی و چاه های غیرقانونی حدود ۴۰۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰ چاه بدون مجوز که توسط کشاورزان برای دور زدن محدودیت های آب های سطحی حفر شده اند. مجموع حدود ۸۵۰۰۰ تا بالاتر از ۱۰۰ هزار چاه مانع می شود تا آب های زیرزمینی به صورت طبیعی به بستر دریاچه نفوذ کنند. پمپاژ گسترده، سطح آب را آنقدر پایین آورده است که این "جریان پایه" متوقف شده است.
در برخی مناطق، جریان معکوس شده است و آب دریاچه در حقیقت به سفره های آب زیرزمینی خشک نشت می کند. در سال ۱۴۰۴ مقامات آب منطقه ای کسری تجمعی آب های زیرزمینی ۵.۱ میلیارد متر مکعب را در سراسر استان گزارش کردند. این امر منجر به فرونشست زمین شده که توانایی سفره آب زیرزمینی را برای نگهداری آب در آینده به صورت دائم از بین می برد. بالاتر از ۸۰ تا ۹۰ درصد از این آب پمپاژ شده برای کشاورزی استفاده می شود. با وجود این که تونل احیا (از رودخانه زاب) ۰.۶ میلیارد متر مکعب آب وارد می کند، «نشت» ناشی از پمپاژ آب های زیرزمینی بالاتر از دو برابر این مقدار است. تا پمپاژ آب متوقف نشود عملا احیای دریاچه ارومیه نا ممکن است.»
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب